گــُـــــوبـاره | |||
Sunday, November 19, 2006
ما مردم ساده ای هستيم. ساده تر از آن که بايد باشيم. البته ناگفته پيداست که بسياری از ما، خودمان را زرنگترين مردم جهان می شماريم. برخی می گويند که ما از خودمان هم زرنگ تريم. اين پنداره ويژه همه آنهايی ست که نمی توانند از نقطه ناممکن به خودشان بنگرند. - نقطه ناممکن!؟ - يعنی نقطه ای بيرونِ از کيسه تن ِ خود. يعنی اين که از تن خودت بزنی بيرون و چند قدم از خودت دور شوی و به خودت بنگری. آنگاه می توانی از چشم انداز ديگران به خودت نگاه کنی و اگراز دوران کودکی و خود شيفتگی بسلامت گذر کرده باشی، خودت را بيگانه وار، وارسی و برررسی کنی. نوشتم که؛ ساده تراز آنيم که بايد باشيم و اين يعنی که ما در زمان و مکانی زندگی می کنيم که می توانيم و بايد بيشتر از خود دور شويم. سادگی پيوندی فزاينده با خود- شيفتگی دارد. هرچه کسی بيشتر در لاک خود باشد و اسير کمند بالا بلند خويش، برداشتی کودکانه تر نيز از دانايی و توانايی خود دارد. واروی اين سُخن اين است که هرچه دانش و بينش انسان از جهان بيشتر می شود، بيشتر نيز می تواند از خود دور شود و جای بيشتری در ذهنش برای بها دادن به ديگران داشته باشد. گفتنی ست که تنها فرد خود –شيفته نيست که می تواند با ماندن در لاک خود، خويشتین خويش را تافته ای از بافته ای ديگر بپندارد. اين بلای شوم می تواند برسر قوم و قبيله و جامعه هم بيايد. مگر پيروان هر دينی، آئين خود را برتر از ديگران نمی دانند؟ فرهنگ ها و ايدئولوژی ها و گروه ها و گروهک های فشار نيز بدينگونه اند. مگر نگفته اند که؛ " هنر نزد ايرانيان است و بس" ؟ بله، ما مردم بسيار خامی هستيم. البته ما تنها نيستيم ها. خوشبختانه و يا بدبختانه، خامی انحصاری نيست. اما خب، ما هم هستيم. ديروز و امروزمان هم همين را می گويد. مردمی ساده و خام. با شما نيستم ها. گمان هم نکنی که دارم ناسزا می گويم. نه.مرادم اين است که ما آمادگی زندگی در دنيای بسيار پيچيده کنونی را نداريم. همه چيز برايمان زود تعريف می شود. زود آشنا می شود و رمز زدايی می گردد. ما همه چيز را زود ياد می گيريم. دير هم می فهميم که زود ياد گرفتن می تواند کار دست آدم بدهد و ميانبر زدن افت و خيزدارد و گاه بهايی بس گزاف. بله، زود ياد گرفتن و ديرفهميدن هم آفت کوچکی نيست. انديشه خود- برتر انگاری در انسان ريشه ای ديرينه دارد و چه جنگ ها و جدل ها که برسراين انديشه باطل براه نيفناده است. اين انديشه، خامی را گسترش می دهد و سادگی را پرورش. امروزه در جهان سخن از بررسی 360 درجه ای می شود. يعنی که نورافکن ذهن را – با کمک ابزار الکترونيکی - برگرداگرد پديده مورد بررسی انداختن و چشم اندازی چاررويه از آن داشتن. آنگاه دريافته ها از آن چشم انداز گوی گون را با چشمداشت به دستاوردهای دانشی درباره آن پديده، در چرخه استراتژی های پيچيده سنجيدن و سپس پژوهيدن و پالودن پايانداد ِ آن را در کميته های رگبارذهنی سُفتن.1 ................... 1. Brain Storm؛ نشستی که درآن زبدگان و کارآمدن رشته ای، به پديده مورد بررسی می انديشند و پيچند و ساعتی با ژرف انديشی، زير و بم آن را می سنجند. خودمانی ترش می شود بند کردن ِ جدی به چيزی، کاری و يا برنامه ای. |
 seedbox vpn norway | ||