DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> گــُـــــوبـاره <$BlogRSDUrl$>

گــُـــــوبـاره
 

Saturday, August 19, 2006


صــد سال ِ آزگــار 


3. جغرافيای خيال و ايدئولوژی

جغرافيای خيال، گفتمانی در گستره روانشناسی اجتماعی ست. اين گفتمان با چرايی و چگونگی شکل گيری نمادهای درون- ذهنی انسان از نمودهای بيرونی سروکار دارد؛ پرسش هايی مانند اينها؛

نمادهای ذهنی انسان از پديدارهای جهان چگونه و برای چه شکل می گيرد؟
چه بخش و يا بخش هايی از تورينه اعصاب انسان در اين شکل گيری درگير است و سهم و نقش هريک در اين روند چيست؟
نقش فرهنگ و آموزش و پرورش درساخت و پرداخت نمادهای ذهنی انسان چيست؟
آيا نمادهای ذهنی، پيوندی با شخصيت انسان و بهداشت تن و روان او دارند؟
آيا اين نمادها با تاريخ ميانه ای دارند يانه؟
پيوند جغرافيای خيال و رويا چيست؟
آيا اندازه ها در درون و بيرون ذهن انسان همسان است، يعنی اگر بلندای برج طغرل پنجاه و متر، آيا بيننده نيز اين بنا را به همان بلندی در ذهن خود می پندارد؟

يکی از ژرف ترين پرسش هايی که روانشناسان اجتماعی با آن سروکار دارند، اين است که چگونه آرمانها و ارزش های سياسی در ژرفساخت روانی انسان به ساختارهای عاطفی فرد بدل می شوند؟ به زبان ديگر، چگونه در هر دوران، باورهايی که در راستای سود و زيان ِ توانمندان و فرمانروايان است، به نهانخانه ذهن فرد راه می يابد و صاحبخانه را چنان افسون می کند که اين ارزش ها و آرمان ها را ازآن خود بپندارد و با سود و زيان خود پيوند زند!؟ بازهم ساده تر، چگونه سياست اجتماعی دولت، به حوزه خصوصی ذهن فرد راه می يابد و او را چون حلقه ای به زنجيره کنش ها و واکنش های اجتماعی پيوند می دهد و در چرخه توليد و توزيع و مصرف بکار می گيرد؟ اين که ارزشی مادی در ذهن ما به ارزشی عاطفی بدل می شود، رويداد کوچکی نيست. يکی از بازتاب های اين رويداد اين است که می توان به فردی بودن و خصوصی بودن همه آرمان ها و آرزوها و روياها و انديشه های فردی شک کرد و بنياد باورها و انديشه های فرد را سياسی پنداشت.1

جغرافيای خيال انسان درهر زمان، در چارچوب گزاره ها و پذيره های ايدئولوژيک شکل می گيرد. اين گزاره ها و پذيره ها برپايه تعريف ويژه ای از انسان پديد می آيد. اين تعريف، ساختار ذهنی انسان از هستی را شکل می دهد و جايگاه او در جهان را روشن می کند و پيوند وی با پديدارها را تعريف می کند. برای نمونه، آنسان که پيش تر گفتيم، يونانيان باستان، انسان را يکانی واحد نمی پنداشتند. از اينرو، انسان در جعرافيای ذهن آنان جايگاهی هماره يکسان داشت. نمونه ديگر، تعريف مسيحيت از انسان و جغرافيای خيال اروپاييان در روزگاران پيش از رنسانس است. در اين جغرافيا، انسان موجودی ايستا و گنهکار و شرمنده بود که يکباربا خوردن سيبی، پا از گليم خود درازتر کرده بود و می بايست تا جاودان تاوان اين گناه را بپردازد. اين داستان، توقع انسان از خويش را در ذهن فرد به گونه ای شکل می داد که هرگز در انديشه گردنکشی و بيشتر خواهی و بهتر جويی نباشد. اين چگونگی را چشم انداز مدرن پس از رنسانس دگرگون کرد و انسان را در ذهن انسان مدرن بجای خدا نشاند. از آن پس، همه آرمان ها دست يافتنی می نمود و آرزوها در پی دويدنی. اين نگرش نوين سبب شد که انسان به بسياری از آرزوهای ديرين خود مانند؛ پرواز برسد و بسياری از برآيندهای طبيعت در کنترل خود درآورد.

جغرافيای خيال، زمينه ساز توقع انسان از خود و توانايي های خويش است. انقلاب مشروطيت، آغاز کوششی برای درهم ريزی ِ ساختار سنتی ذهنيت ايرانيان و درافکندن طرحی نو در پرتو بازتاب های انديشه های دوران روشنگری اروپا بود. اما اين کوشش از همان آغاز به جنگ کهنه و نو و ستيز ميان سنت و بدعت بدل شد و بازتاب چندانی بر جغرافيای خيال ايرانی نداشت. اين چگونگی را امروز آشکارا می توان ديد.

بدبختانه انقلاب مشروطيت درايران از ديدگاه روانشناسی مورد بررسی قرار نگرفته است و تا آنجا که من می دانم، تاکنون کسی از اين چشم انداز به اين رويداد بزرگ تاريخی نپرداخته است. بررسی روانشناسيک رويدادهادی دوران مشروطيت می تواند گستره پردامنه ای برای خواستاران و خواهندگان اين گستره باشد. به گمان من توجه کتابخوانان ما به تاريخ و خاطرات، همه نشانه گرايش بسياری از مردم به خودشناسی و روانشناسی تاريخی ست.

(دنبــــاله دارد)

..............................
1. Personal, is political


blog counter
seedbox vpn norway