DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> گــُـــــوبـاره <$BlogRSDUrl$>

گــُـــــوبـاره
 

Sunday, April 30, 2006


نـگـرش ِ ايـرانی 



7. بيــداد

گفتيم که نگرش ايرانی، مفهومی فرهنگی، پيچيده، و چند رويه است که برآيند های آن را بايد در رفتارهای جمعی، هنجارهای همگانی، رويدادهای تاريخی، انگاره های زبانی، و نيز در ادبيات و هنر وشهرسازی وهمچنين شيوه آيش و روش و روش پديدارها و انديشه ها و روندها پی جست. سازه های سازنده اين نگرش؛ ذهنيت پيرامونی، فرهنگ بسته، تهيدستی، بيداد و افسانه باوری ست. اين همه را در باره نگرش های ديگر نيز می توان گفت، اما چيزی که اين نگرش را ايرانی می کند، تاريخ ايران زمين و ويژگی های زيستبومی ايران است.

همچنين گفتيم که جنگ های پيشينيان، برای غارت فرآورده های افزون بر نياز سررمين ها بود. از زمانی که انسان به کشاورزی رو آورد، بيشتر ِ مردمی که در سرزمين های آبسال و آبانی می زيستند، توانستند، محصولاتی بيش از نيازهای روزمره خود فراگرد آورند. اين چگونگی، مردم گرسنه سرزمين های خشکسال و بيابانی را به همکاری در قتل و غارت مردم سرزمين های ديگر وا می داشت. اين چنين، "جنگ" در تاريخ بشر پديد آمده است. جنگ يکی از بازتابهای ناخواسته کشاورزی ست. تا پيش از پيدايش کشاورزی که انسان در گروه ها ی کوچک ِ کوچزی روزگار می گذراند، هر روزش به گردآوری ميوه و دانه و شکار برای فرآوردن خوراک همانروز می گذشت و چون چيزی افزون بر نياز برجا نمی ماند، نيازی نيز به جنگ و غارت و ستيز نمی بود، البته کشمکش های تن به تن ميان افراد هر گروه و نيز جنگ های درون قبيله ای پديد می آمد اما، هرگز گروهی با گروه ديگر به ستيز نمی پرداخت، زيرا که هيچ گروهی آذوقه کافی برای پرداختن به چنين کاری را نداشت. پيدايش کشاورزی و دامداری، همزمان بود با پيدايش فلسفه و دين و فرهنگ و هنر، به گونه ای که ما امروز می شناسيم، شد. پرت نشويم.

لشکر کشی ِ مغولان به ايران نمونه بارزی از جنگ افروزی برای غارت دستاوردهای افزون بر نياز است. در اين جنگ افروزی، مردم سرزمينی خشک و بيابانی، در يافتن چراگاه های بيشتر و زندگی بهتر، به فراسوی سرزمين های باختری خود کشيده می شود و هر چه را در رهگذر ِ خود می يابد، غارت می کند. هدف ديگر اين گونه جنگ ها، بدست آوردن سرزمين های آبسال و آبادان بود.

اين چگونگی درذهن ايراينان، هماره تفسير ِ روشن بيداد بوده است و يورش مغولان، نمونه برجسته ای ازاين بيداد. چنين است که برخی ريشه شکست های پياپی ايرانيان را پس از حمله مغولان، در اين رويداد ناگوار تاريخی پی می جويند. البته بی آنکه درپی فروکاهی زيان های ناشی از اين بلای بزرگ باشيم، بايد يادآورشويم که " بيداد"، هماره يکی از برآيندهای شيوه حکمرانی همه شاهان درايران بوده است. حق، به گونه ای که ما امروز از آن مراد می کنيم، گفتمانی امروزی ست و هرگز تا پيش از رنسانس، در فرهنگ های ديگر وجود نداشته است.

فرهنگ ِ سرزمين های آبادانی که هميشه ميدان نبرد غارتگران دستاوردهای کشاورزی و دامپروری بوده است، نمايانگر ويژگی هايی ست که زمينه ساز پذيره های اخلاقی و پندارهای ارزشداورانه فرهنگ آن سرزمين هاست. يکی از اين ويژگی ها پرنمايی ناپايداری روزگار است. آشکار است که در سرزمينی که گهگاه به ناگهان دستخوش آشوب ِ غارتگران خودی و بيگانه می شود، آگاهی از ناپايداری زندگی، دانشی سودمند در راستای ماندگاری بهتر می تواند باشد. اين دانش نه تنها انسان را به پاسداری بهتر و بيشتر از دارايی خود وامی دارد، بلکه ذهن او را برای پذيرش رويدادهای ناخوشايند آينده آماده می کند.

ادبيات کلاسيک فارسی در بستر تاريخی اين چنينی باليده است. اين ادبيات هماره ناپايداری جهان و ناسازگاری آن را گوشزد می کند و هشدار می دهد که انسان بايد در هرزمان آماده پذيرش رويدادهای ناگوار باشد. اين هشدار گاه با بشارت اين نکته همراه است که انسان در کوران رويدادهای ناگوار، آبديده می شود و گوهر وجودش پالايش می يابد.

در پيوند با پذيره های اخلاقی نيز اين ادبيات، چشم اندازی اين گونه دارد.1 بخش بزرگی از شاهکارهای بزرگ ادبی فارسی، درباره اندرز آموزی به شاهان است. از شاهنامه گرفته تا سياست نامه و گلستان سعدی و رستم التواريخ، تا قصيده های ملک الشعرای بهار در روزگاران ِ نزديکتر. در متن همه اين کارهای ماندگار نکته هايی از اين دست می توان يافت:

- رستگاری هرکس در گرو رفتارها و کردارهای اوست
- بازتاب کردارهای ناروای فرد، روزی گريبان وی را خواهد گرفت.
- بيداد ديری نمی پايد
- دست بالای دست بسيار است
- دستگيری از درماندگان کاری بس نيکوست

يکی از تفاوت های بنيادی جنگ های استثماری با جنگ های پيشين اين است که اين جنگ ها برای غارت فرآورده های افزون بر نياز نبود، بلکه برای غارت مواد کانی سرزمين های ديگر بود. با آغاز ِ انقلاب صنعتی اروپا، توانايی توليد ِ انبوه، کشورهای صنعتی را برآن داشت تا در پی دستيابی به مواد خام، ازنفت گرفته تا سنگ ِ فلزها و همه عناصر شيميايی، ارتش های خود را به سوی چارسوی جهان گسيل دارند. اين چگونگی همچنان درکار است و آمدن امريکا به خاورميانه را در چارچوب اين هدف می توان انگاشت.

اهميت مواد کانی بويژه نفت در سياست های جهانی، به اين مواد اهميتی استراتژيک داده است. اين اهميت سبب می شود که ما نتوانيم در کشوری مانند ايران، نفت را کالايی تنها اقتصادی بدانيم و با آن چنان کنيم که با کالاهای ديگر ِصادراتی. امروزه سياست خارجی کشورهای جهانخواردر پيوند با هرکشور پيرامونی، برپايه ميزان مواد ِ کانی آن کشور و اهميت آن مواد در اقتصاد جهانی شکل می گيرد.

.......................
1. پرداختن به زمينه های اخلاقی ادبيات، کاری ست کارستان. کاری آدميک که بدبختانه هنوز در کشور ما آغاز نشده است.

( دنباله دارد)

بازگشت به صفحه اول


blog counter
seedbox vpn norway