DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> گــُـــــوبـاره <$BlogRSDUrl$>

گــُـــــوبـاره
 

Monday, June 05, 2006


قلک ِ کــودکی 


اين شعر مرا علی محمد تهرانی استاد آواز و موسيقی اِيرانی، در آوازهای روزنه با صدای گرم و آفتابی اش در دستگاه ماهور خوانده است. بشنويد:

زقانون ِ سبزی که می زيست در من
چرا دل بريدم؟

چرا با تب ِ چشمه های زلالی
که از شور و نور و نوازش روان بود
نرفتم؟

چرا با خيالی که خوشتر
زرنگين کمان بود
نماندم؟
و از آنهمه آرزوهای شيرين
گذشتم؟
عجب سخت آسان گرفتم!
چرا قلک کودکی را شکستم!؟

ميان ِ من و تو،
چه گمراهه راهی ست !
چه چاهی ست!!
و از آنچه مانده ست
آهی ست.

چرا دل بريدم
از انديشه سبزِ سبزه
از آئينه چشم ِ چشمه
و از هرچه شور و شدن بود؟
چرا دل بريدم؟

چه ديدم
چه شد
چون
چگونه کدر شد
زلالای ناب روانی که "من" بود؟


blog counter
seedbox vpn norway